جنبه های مختلف تاثیر دوزبانه بودن بر هوش افراد و یادگیری زبان در سنین پایین

دو زبـانه بودن عبـارت اسـت از مـوقعیتی کـه در آن شخص برای برقراری ارتباط با دیگران به طور متناوب ( با توجه به موقعیت های خاص) از دو یا چنـد زبان استفاده می کند. چنین حالتی را دوزبانگی و چنین کسی را دوزبانه می نامیم.در این مقاله به بررسی شرایط دوزبانگی در سنین مخالف می پردازیم

طبق دیدگاه زبان شناسان ، در سـنین سـه تـا پـنج سـالگی تقریبـاً همـه کودکان به یک زبان تسلطّ می یابند. فراگیری زبان یک پدیـده ی کـاملاً طبیعـی اسـت و پیـدایش آن درحیات کودک آن قدر ساده به نظر می رسد که با وجود پیچیدگی های بسـیار ، آن را مـی پـذیریم و از آن تعجبی نمی کنیم.

اما از این عجیب تر، توانایی برخی کودکـان در یـادگیری همزمـان دو یـا چنـد زبـان، همزمان با هم در طول دوران کودکی است. در همان محدوده زمانی که یک کودک تک زبانه، زبـانی رامی آموزد، یک کودک دو یا چند زبانه باید به یادگیری دو یا چند زبان همزمان با هم بپردازد و آن هـا رادر موقعیت های اجتماعی متفاوت و مناسب به کار گیرد (عبدی،۱۳۸۳).

زبان شناسان فراگیری همزمان دو زبان در کودکان را دوزبانگی  مینامند. همچنین از فردی کـه ایـنعمل را انجام می دهد با عنوان شخص دوزبانه یاد می شود. البته در مـورد تعریـف دوزبـانگی نظـرات مختلفی وجود دارد. زندی (۱۳۸۶) معتقد اسـت:

دو زبـانه بودن عبـارت اسـت از مـوقعیتی کـه در آن شخص برای برقراری ارتباط با دیگران به طور متناوب ( با توجه به موقعیت های خاص) از دو یا چنـد زبان استفاده می کند. چنین حالتی را دوزبانگی و چنین کسی را دوزبانه می نامیم«.

جنبه های مختلف تاثیر دوزبانه بودن بر هوش افراد و یادگیری زبان در سنین پایین

پر واضح است که کودکانی کـه دو زبـان را بـه طـور همزمـان یـاد مـی گیرنـد در فراگیـری آنهـا ازراهکارهای مشابه استفاده می کنند. آن ها در اصل دو زبان اول را یک جا یاد می گیرند و کلیـد موفقیت آنها در تشخیص بافت های متفاوت دو زبان است. اشخاصی که زبان دوم را در شرایط محیطی متفاوت  یاد می گیرند »دوزبانه های هماهنگ«  نامیده می شوند. این افراد از دو سیستم معنایی متفاوت برخوردارند.

موضوعات اصلی که در دوزبانگی مطرح می شود را می توان در چهار مبحث زیر طبقه بندی کرد:

دوره بحرانی در اکتساب زبان دوم

نظریه های فراوانی در مورد وجـود دوره ی بحرانـی در فراگیـری زبـان دوم، وجـوددارد. منظور از دوره ی بحرانی، سنی است که بعد از آن زبان آموزی مشکل یا حتی نـاممکن خواهـدشد. دوره ی بحرانی به طور کلی به تخصیص آشکار نیمکره ی چپ مغز به فرآیندهای زبـانی اشـاره دارد که از آن با عنوان جانبی شدن تعبیر می شود. این مسئله همزمان با دوره ای که اکتساب زبانی روی   مـیدهـد اتفـاق مـی افتـد.

عقیده ی کلیّ بر این است که در طول دوران کودکی (تا سن بلوغ) دوره ای وجود دارد که مغز انسان در آماده ترین وضعیت برای دریافت و یادگیری زبان قرار دارد. (یول ۱۹۹۶).

دوزبانه بودن در سنین مختلف

دو زبانه شدن می تواند در سه مقطع سنی آغـاز شـود: ۱) دوزبـانگی دوران کـودکی ۲) دوزبـانگی دوران نوجوانی  ۳) دوزبانگی دوران بزرگسالی. با توجه به نتـایج تحقیقـات مختلـف در خصـوص بهترین مقطع سنیّ برای یادگیری زبان دوم، میان متخصصان مربوطه اختلاف نظـر وجـود دارد. میلـر،گالانتر و پرایبرام (۱۹۶۰) معتقدند که خلاقیت در دوران کودکی و کردارها و گفتارهای فی البداهه از تولد تا ۹سالگی به اوج شکوفایی خود می رسند

دوره ی بحرانی بر یادگیری واج شناسی زبان دوم مؤثر است ، علی الخصوص در یادگیری لهجـه زبان دوم. کودکانی که سن حدود ۹-۱۲ سالگی را بگذرانند توانـایی تسـلطّ بـر واج هـای غیـر زبـان مادری را از دست می دهند. و درک و تولید ضعیفی از واج هایی که در زبان مادری شان وجود نـدارد نشان می دهند.

دوره ی بحرانی همچنین بر یادگیری نحو زبان دوم هم تأثیر بسزایی دارد، تسلطّ بر گرامـر وقتـیسن اکتساب زبان دوم از ۷ سال بالاتر رود به مرور کاهش می یابد.

به نظر می رسد یـادگیری واژگـانجدید حداقل موضوع مهم در یادگیری هر زبانی است حتیّ زبان اول. اما واژگان در زبان دوم معمولاً به طور متفاوتی مورد دسترسی قرارگیرد یا در جای متفاوتی با واژگان زبان اول ذخیره شود.

چگونگی مدیریت دوزبانگی

به منظور صحبت به یک زبان ، یک فرد دوزبانه باید از زبان دیگر خـودداری کنـد. خـودداری ازصحبت کردن به زبان غالب مشکل تر است زیرا از سوی سیستم ادراکی بیشـتر مـورد تحریـک قـرارمی گیرد. شواهد موجود برای مدل کنترلی بازداشتی عبارتند از :سرعت نامیدن واژه ها در زبان دوم کنـدتراست، ترجمه از زبان اول به زبان دوم کندتر است و اغلب از الگوهای دوزبانه پریشی پیروی می شود.

فرد دوزبانه اغلب به طور متناوب از زبان اول و دوم استفاده می کند. بنابراین می توان گفت دوزبانگی نسبت به یک زبانه ها در واکنش به واژه ها کندترند و فعالیت مغزی دوزبانـه هـا در پـردازش واجـی بیشتر است. در نتیجه دوزبانه ها در هنگام صحبت به زبان دوم باید از بکار بردن زبان اول خود داری کنند زیرا به طور خودکار نمی توانند واژه ها را پردازش کنند بلکه این کار را با اسـتفاده از مسـیر واجشناختی مستقیم به واژه انجام می دهند.

عملکرد مغزی دوزبانه ها

در سال های اخیر، علاقه به شناخت عصـب شناسـی دوزبـانگی رونـق گرفتـه اسـت. دو سـؤال اساسی که در این زمینه مطرح می شود عبارتند از:۱) آیا یک سخنگوی دوزبانـه هـر زبـان را در نقـاط مختلفی از مغز پردازش می کند؟ ۲) سن یادگیری زبان دوم چه تأثیری بر کارکرد مغز دارد؟

تحقیقات پیشین نشان داده بودند که هر چه آموزش زبان دوم در سن کمتـری شـروع شـود،فراگیری کامل تر و امکان دوزبانگی بیشتر است. آموزش زبان دوم در سن پایین، قابلیت عملکـردمغز را در زمینه های ادراکی نیز افزایش  میدهد، در حقیقت وقتی انسان حرکـت مـی کنـد ، یـا حـرف می زند یا کتاب می خواند، بخش های خاصی از مغز فعال میشوند. مغز کودکـان  دوزبانـه نسـبت بـهکودکان تک زبانه، احتیاج به فعالیت کمتری برای حل تمرین های گرامری، طبقه بندی لغات، جمع و تفریق و … دارد.

به عبارتی دیگر مغز کودکان تک زبانه برای حل آزمون ها – از هر نوعش – نیازمند فعالیت شدیدتری است و به این جهت، سلول های مغزی بیشتری باید بسیج شوند. بنـابراین تفـاوت این کودکان تک زبانه با کودکانی که از سنین بسیار کم در معرض دو زبان بوده اند، شدیدتر میشـود . در کودکانی که پدر و مادرانشان زبان های مادری متفاوتی دارند و از همان ابتدا کودک در محیطی دو زبانه شناور است، این قابلیت ها نمایان تر است. نتیجه این کـه هـر چـه از سـن کمتـری شـروع بـهیادگیری زبان دوم شود، مغز برای فعالیت های ذهنی و ادراکی آمادگی بیشتری پیدا می کند.

هر چه آموزش زبان دوم در سن کمتـری شـروع شـود،فراگیری کامل تر و امکان دوزبانگی بیشتر است

تأثیر دوزبانه بودن بر جنبه های شناختی

در این بخش این سؤال مطرح می شود که آیا فراگیری زبـان دوم در سـنی کـه کـودک هنـوزمراحل یادگیری زبان اول یا مادری را طی می کند،  میتواند تأثیرات منفـی بـر هـوش، قـوه ی تفکـر،خلاقیت یا جنبه های شناختی (مانند ریاضیات) او داشته باشد؟

پژوهش های اخیر نشان داده اند که افراد دوزبانه همزمان صـاحب مزایـایی در عقـل وشعور هستند که دامنه ی آن از فکر خلاق تا پیشرفت سریع در شکوفایی شناختی و حساسیت بیشـتردر ارتباط گسترده  میشود. مثلاً دوزبانه ها برای هر شئی و ایده دو یا چند واژه  میدانند. بعضاً کلمات متناظر در زبان های مختلف معنای ضمنی متفاوتی دارند. آن ها قادرند گسـتره ی معنـایی پیونـدها وتصاویر را بسط داده و با انعطاف و خلاقیت بیشتری بیاندیشند.

تاکنون هیچ شاهدی در دست نیست که نشان دهد دوزبانگی زودهنگام موجب آسیب رساندن به قوای ذهنی و شناختی کودک می شود. حتـی شـواهد تـا حـدی حـاکی از تـأثیر مثبـت دوزبـانگی زود هنگام بر قوه ی تفکر کودک  می باشد. بنابراین می توان ادعا کرد افراد دوزبانه در مقایسـه بـا افـرادتک زبانه امکان بالقوه هوشیاری ، روانی و انعطاف پـذیری بیشـتری در زبـان و تفصـیل بیشـتری دراندیشیدن دارند.

نرم افزار های تعاملی در کمک به دوزبانگی

یکی از روش های اصلی در یادگیری زبان انگلیسی و ایجاد زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم استفاده از نرم افزار های تعاملی است که در ذهن زبان آموز شبیه به روش دو زبانگی عمل نموده و همچون زبان مادری در سنین مختلف قبل یادگیری می باشد . یکی از این نرم افزارها که با تایید و روش انجمن آموزش اروپا تهیه شده است ، نرم افزار اکسین چنل می باشد که در دوره های مختلف آموزشی و با سیلابس ها مختلف عرضه شده است

تاثیر دو زبانه بودن برهوش افراد

الن بیالیستاک، متخصص نورولوژی می گوید کوکان دوزبانه انعطاف پذیرتر هستند چون هر بار صحبت می کنندهر دو زبان در ذهن فعال می شوند و مغز باید مربوط را از نامربوط جدا کند. مغز گزینه های بیشتری دارد و هر چه بیشتر مجبور به انتخاب بشود گوینده انعطاف پذیرتر می شود.پژوهشگران همچنین باور دارند که دو زبانه بودن باعث می شود توانایی فرد در حل مسئله بیشتر شود و حس همدردی در او قویتر شود. الن بیالیستاک، پژوهشگر کانادایی دانشگاه یورک معتقد است که دوزبانه بودن ظهور علائم آلزایمر، اما نه خود بیماری را به تعویق می اندازد.

دو زبانه بودن خطراتی هم دارد و مهمترینش این است که زبانها نباید مخلوط شوند. سیلیویا پردس، معلم زبان پرتغالی مدرسه بین المللی در لیون می گوید: «خطری که کودکان دوزبانه را تهدید می کند این است که شالوده قوی در یکی از زبان های مادریشان نداشته باشند و این باعث می شود در زبان دومشان هم دچار اشتباهات فونتیک شوند. مثلا در متن پرتغالی لغتهای فرانسوی پیدا می کنند و حتی لغتهای پرتغالی را به شکل فرانسوی در می آورند.»

بنابراین حتی کودکان دو زبانه یا سه زبانه نیاز به یک زبان قوی اصلی دارند در غیر این صورت زبانشان نیمه زبان می شود، یعنی هیچکدام از دو زبان را بخوبی یاد نمی گیرند. پاسکال فینو، مدیر مدرسه می گوید: «بررسی ها نشان می دهد که حتی کودکانی که از زمان تولد با دو زبان سر و کار داشته اند به یک زبان اتکای بیشتر دارند.

جنبه های مختلف تاثیر دوزبانه بودن بر هوش افراد و یادگیری زبان در سنین پایین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *