دوزبانگی مهم‌ترین معایب و مزایا

درک و امکان برقرای ارتباط توسط دو زبان با اشخاص دیگر در اکثر کشورها و شهرهای دنیا مرسوم است. ورود زبان دوم به گویش اول تاثیر های مثبت و منفی دارد. که باید نکات مثبت ان تقویت و منفی ها نادیده گرفته شوند؛ همچنین بهتر است شخص معایب انرا مهار کند.

طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ در اروپا انجام گرفته ۵۴ درصد اروپاییان دوزبانه هستند. بر حسب چنین مطالعاتی، تخمین زده میشود که بیش از نیمی از جمعیت دنیا دوزبانه هستند. کودکان بسیاری در سراسر دنیا با دو زبان بزرگ می شوند. مثلاً در هند بسیاری از کودکان با دو یا سه زبان از بیست و سه زبان اصلی موجود در این کشور بزرگ می شوند. دو زبـانه بودن عبـارت اسـت از مـوقعیتی کـه در آن شخص برای برقراری ارتباط با دیگران به طور متناوب ( با توجه به موقعیت های خاص) از دو یا چنـد زبان استفاده می کند. به معنای واقعی یعنی اینکه بتواند دو زبان را در سطح پیشرفته و با تسلط کامل صحبت کند، طوری که زبان دوم برای او با زبان مادری هیچ تفاوتی نداشته باشد. همچنین می‏توان از یک منظر، دوزبانگی را به دو دستۀ افزایشی و کاهشی تقسیم‏بندی کرد؛ بدین ترتیب در دستۀ نخست، اضافه شدن زبان دوم به زبان نخست فرد، بر مهارت‏های شناختی و اجتماعی او تأثیر مثبت می‏گذارد و در مورد دوم، یادگیری زبان دوم، منجر به ایجاد خدشه در زبان نخست فرد می‏گردد (هافمن، 1991)

دوزبانگی از یک حداقل سطح مهارتی به دو زبان تا سطح مهارتی بسیار بالایی که به فرد این اجازه را می­دهد تا بتواند از دو زبان، همانند گویشور بومیِ زبان استفاده کند، متغیر است. فردی ممکن است خودش را دوزبانه بداند، به صرف اینکه می‏تواند به دو زبان صحبت کند و ارتباط کلامی ایجاد کند، و فرد دیگر، به دلیل اینکه در خواندن به دو یا چند زبان مهارت دارد، خود را دوزبانه بداند. بنابراین، نمی­توان تعریف دقیق و روشنی از دوزبانگی ارائه داد.

گاهی ضرورتهایی برای فراگیری زبان دوم برای کودکان وجود دارد، چون ممکن است والدین کودک کاملاً بر زبانی که در اجتماع آنها صحبت می شود تسلط نداشته باشند. بنابراین، کودک یک زبان در خانه و یک زبان در مدرسه یاد می گیرد. گاهی نیز دو زبانه بودن یک انتخاب است و والدین می خواهند که فرزندشان زبان دیگری هم فرا بگیرد، حتی اگر خودشان زبان دومی بلد نباشند. اما رسیدن به این هدف آسان نیست و نیاز به برنامه‌ریزی و تلاش فراوان دارد. این که کودکان یک زبان جدید را سریع‌تر از بزرگسالان فرا می‌گیرند به این معنی نیست که می‌توان بدون دشواری کودک را دو زبانه بزرگ کرد.بلکه نیازمند تلاش و همت والدین و خود کودک است.قرارگرفتن در معرض زبان دوم بصورت مداوم، تمرین و ممارست و محیط غنی زبانی از ملزومات این کار است.

مهم‌ترین مزایای دوزبانه بودن

1- بهبود مهارت های ارتباطی

کودکان چندزبانه در مقایسه با کودکانی تک زبانه، در معرض تجربیات اجتماعی متنوع تری قرار می گیرند. در نتیجه کودکان چندزبانه اغلب نظرات و ایده های افراد را بهتر درک می کنند و در برقراری ارتباط با دیگران می توانند موثرتر عمل کنند.

2- زبان­های مختلف، دیدگاه­های مختلف

فراگیری زبان های جدید، اولویت ها و دیدگاه های افراد را دچار تغییر میکند و جنبه های جدیدی به شخصیت و سبک زندگی آن ها افزوده می شود. محققان حتی روی این مسئله هم تحقیق کردند که چطور یک زبان باعث ایجاد «ساختار فکری زبانی» می شود. ساختار فکری زبانی یعنی وقتی از زبان های مختلف استفاده کنید، حس می کنید فرد دیگری هستید. ممکن است دلیل این مسئله گرامر و ساختارهای متفاوت زبان ها باشد.

در گذشته تصور بر این بود که کودکانی که دو زبان می آموزند سرعت یادگیری آنها کندتر می شود اما تحقیقات سالهای اخیربیانگر این مطلب است که تلاش مضاعف و دائمی کودکان در هر لحظه برای انتخاب بین دو واژه (تغییر زبان) مثل سگ و dog، می تواند سایر فعالیت های مغزی شان را بیشتر کند و به تمرکز بیشتر، قدرت انجام چند کار به صورت همزمان و حافظه بهتر بیانجامد، هر چند همه این دیدگاه را قبول ندارند.

در حالت کلی، مطالعات و مطالب بیان شده نشان می دهد دو زبانگی به تنهایی نمی تواند عامل ایجاد مشكلات یا تأخیری در گفتار و زبان كودكان گردد، اگر كودكی بنا به دلایلی همچون ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی، فقر محیطی یا عوامل ناشناخته و… دچار تأخیر و مشكلاتی در رشد گفتار و زبان باشد، دو زبانگی دركنار سایر عوامل ممکن است رشد و توسعه گفتار و زبان را تا حدودی دچار مشكل كند اما به تنهایی به عنوان یك عامل مستقل در ایجاد اختلال گفتار و زبان در كودكان عادی نقش ندارد. انتخاب رویكرد تك زبانه برای یك مدت كوتاه بدون سلب شانس دو زبانه بودن می تواند مشكلات این كودكان را تا حدودی كاهش دهد. ضمن آنكه با تقویت زبان قوی تر می توان اثرات درمانی را به زبان دیگر هم انتقال داد.

دوزبانگی مهم‌ترین معایب و مزایا

– مهارت در انجام چند کار همزمان

افراد چندزبانه به دلیل توانایی­شان در تغییر زبان­ها، معمولا بهتر می توانند چند کار را به طور همزمان انجام دهند. به گفته محققان در مقاله ای در US News، وقتی فردی دوزبانه به طور مداوم از دو زبان استفاده می کند، صحبت کردن به یکی از آن زبان ها نیازمند کنترل برای جلوگیری از تداخل دو زبان است تا فرد بتواند با تسلط و مهارت، به زبانی که می خواهد صحبت کند. این قابلیت باعث می شود چندزبانه ها بتوانند چند کار را به طور همزمان انجام دهند و در عین حال تمرکز اصلی­شان روی یک کار باشد و دچار پرتی حواس نشوند.

6- نظارت و کنترل محیط

یکی از مزیت های طلایی چندزبانه بودن، توانایی نظارت مداوم و دقیق بر محیط اطراف است. آلبرتا کوستا (Alberta Costa) محقق دانشگاه «پومپئو فابرا» (Pompeu Fabra) در اسپانیا میگوید: “کودکان دوزبانه باید مدام زبانشان را تغییر بدهند. آن ها باید با پدرشان به یک زبان و با مادرشان با زبانی دیگر صحبت کنند. این تغییر و تبدیل باعث می شود درست مانند وقتی که رانندگی می کنید، تمام اتفاقاتی که در اطرافتان رخ می دهد را دنبال کنید و زیرنظر داشته باشید.” تاثیر این قابلیت را می توان در تمام جنبه های زندگی به وضوح لمس کرد. توانایی ردیابی و کنترل هر چیزی که در محیط اطراف اتفاق می­افتد، مهارت خارق العاده­ای است که هر کسی ندارد.

3- تقویت تشخیص عناصر زبان شناسی

قابلیت شناسایی و تشخیص صداهای زبانی مختلف در نوزادان معمولا قبل از آنکه بتوانند به طور فیزیکی از زبان استفاده کنند، در آن ها وجود دارد. نتایج حاصل از تحقیقات نشان داده است کودکان یک زبانه معمولا می توانند فقط همان زبانی را که در معرض آن قرار گرفتند تشخیص بدهند. این مرحله دقیقا همان جایی است که کودکان چندزبانه یادگیری زبان را آغاز می کنند. هر چه کودکان بیشتر در معرض چند زبان قرار بگیرند، عناصر زبان شناسی بیشتری را شناسایی کرده و تشخیص می دهند.

4- مهارت بالا در عملکرد اجرایی

مهارت های مربوط به عملکرد اجرایی، توانایی های شناختی و رفتاری مشتمل بر استدلال، برنامه ریزی و حل مسئله است. مطالعات نشان داده کودکان چندزبانه معمولا مهارت های عملکرد اجرایی بهتری در مقایسه با همسالان یک زبانه خودشان دارند. این توانایی ها خصوصا در زمینه مهار احساسات و دقت و نظارت آن ها بروز پیدا می کند. شاید این توانایی به دلیل تعویض مداوم زبان­ها در یک خانواده چندزبانه است. مهارت های عملکرد اجرایی قوی، متضمن موفقیت های علمی و اجتماعی کودکان چندزبانه است.

9- کمک به تقویت حافظه

بخش عمده یادگیری زبان مربوط به حافظه است؛ افراد چندزبانه، در آزمون های حافظه اغلب از کسانی که فقط به یک زبان صحبت می کنند، امتیاز بالاتری میگیرند. داشتن حافظه قوی مزایای شخصیتی و اجتماعی زیادی دارد ومیتواند در دستیابی به موفقیتهای تحصیلی و شغلی نقش تعیین کننده ای ایفا کند.

10- ارتقاء تواناییهای فرد برای یادگیری زبان های بیشتر

طبق تحقیقات اخیر، چندزبانه ها در مقایسه با تک زبانه ها، راحت تر می توانند زبان های جدید بیاموزند. یادگیری چند زبان هم در فرآیند یادگیری یک زبان جدید کمک کننده است و هم زبان مادری را تقویت میکند. در واقع میتوان گفت زبان ها همدیگر را تقویت می کنند و ابزاری فراهم می کنند تا مهارت های آواشناسی و صرف و نحو تقویت شود.

7- فرصت های شغلی بیشتر

با تسلط داشته به دو یا چند زبان، بدون شک یک قدم جلوتر از کارجویانی هستید که فقط به یک زبان صحبت می کنند و قطعا فرصت های شغلی بیشتری در انتظار شماست. جامعه بین المللی کسب و کار توانایی برقراری ارتباط با بیش از یک زبان را “ابزاری ضروری برای ایجاد ارتباط و موفقیت های مالی” می داند. این توانایی شما را در یافتن شغل بهتر و کسب درآمد بیشتر یاری میکند.

8- تاخیر در ابتلا به بیماری هایی مانند آلزایمر

تحقیقات موسسه علوم پزشکی «حیدر آباد» (Hyderabad) هند نشان داده است، افرادی که به زبان دومی صحبت می کنند، چهار سال و نیم دیرتر از بقیه مبتلا به بیماری هایی مثل آلزایمر می شوند. کنترل ذهنی پیوسته برای استفاده از زبان های مختلف باعث می شود مغز دائما تمرین کند و انحطاط آن دیرتر آغاز شود. به تاخیر انداختن آغاز بیماری هایی از این قبیل ارتقاء کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او را در بر خواهد داشت.

دوزبانگی مهم‌ترین معایب و مزایا

عملکرد مغزی دوزبانه‌ها

تغییراتی که در سلول و شبکه های ارتباطی مغز در اثر عوامل محیطی و رفتاری ایجاد می شود را انعطاف پذیری مغزی گویند. اهمیت این انعطاف پذیری در توانایی های یادگیری و بالاتر رفتن ظرفیت حافظه افراد است و در صورت آسیب به مغز، بهتر بهبود پیدا می کند. انعطاف پذیری مغزی در کودکان دوزبانه بالاتر از کودکان تک زبانه است. نتیجه M.I.R مغزی صورت گرفته از افراد دوزبانه و تک‌زبانه که با دادن کلمات هم‌‌آوا (مثل شیر در زبان فارسی که با تلفظ واحد چند معنی دارد و کلمه flower که بر حسب تغییر تلفظ به معنای گل و آرد است) به آنها، مشخص شد در افراد دو زبانه، شبکه های گسترده ارتباطی بین لوپ پیشانی و لوپ گیجگاهی و پس سر مغز (که مرکز بینایی است)، بوجود می آید که نشان می­دهد این افراد از تمام توانایی مغز برای درک محیط اطراف استفاده می کنند و در آینده فرصت بهتری از لحاظ تحصیلی و نیز مقابله با بیماری ها و آسیب های مغزی دارند. تحقیقات مکرر صورت گرفته نشان می دهد که مغز افراد دو زبانه قادر به صرف جویی در منابع ضروری است.

مزیت‌های آموزش زبان دوم در سنین پایین

به نظر می رسد که یادگیری زبان دوم در سنین کودکی، مزیتهای بیشتری نسبت به یادگیری زبان در بزرگسالی دارد. به همین دلیل بهتر است خانواده های دو زبانه، زبان دوم را از همان دوران خردسالی به فرزندشان آموزش بدهند. چرا که با توجه به استدلالهای شناختی و عاطفی یادگیری زبان دوم در دوره ی نوجوانی و بزرگسالی مشکل است. چون در این سن آگاهی فرد سبب می گردد فرایند طبیعی یادگیری زبان متوقف گردد. همچنین کودکان بر زبان دوم نگرش مثبت دارند در صورتی که بزرگسالان گاهی در مقابل زبان دوم جبهه گیری می کنند. هرچند در مورد فواید یادگیری زبان دوم تأکیدها و اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد ولی یک فایده مسلم آن اینست که می توانید با یک زبان جدید با تعداد بیشتری از مردم در دنیا صحبت کنید.همچنین دوزبانگی ممکن است لزوما شما را با هوش تر نکند، اما مغز شما را سالم‎تر، پیچیده و فعال‌تر نگه می‌دارد و حتی اگر شما در زمان کودکی خوش شانس نبودید که زبان دوم را یاد بگیرید، از همین حالا برای یادگیری زبان دوم اقدام کنید.

معایب و اثرات منفی دوزبانگی

در نتيجه برخورد زبان ها ممكن است دستگاه يك زبان در زبان ديگر تأثير يا نفوذ داشته باشد كه به آن تداخل زباني گفته مي شود. در واقع، وقتی یک شخص دوزبانه مشغول صحبت است، هر دو زبان در ذهنش فعال است و این یعنی بار مضاعف بر روی قوه تحلیل و پردازش فرد. چون ذهن باید در آن واحد دو کار انجام دهد و این باعث میشود مهارت کلامی افراد دوزبانه در هر یک از دو زبان ضعیف تر از کسانی باشد که فقط به یکی از آن زبانها تکلم میکنند. معمولاً افراد دوزبانه مهارتهای کلامی ضعیفتری داشته و در هر دسته بندی سمانتیک تعداد لغات کمتری میتوانند تولید کنند. بعبارت دیگر تعداد لغات دایره واژگانشان در هر زبان معمولاً کمتر از افراد تک زبانه است. تحقیقی دیگر نشان داده است که افراد دوزبانه دو برابر افراد تک زبانه لحظات «نوک زبونمه» را تجربه میکنند. البته این معایب دو زبانه بودن محدود به حوزه لغات نیست و بر گرامر هم تاثیر میگذارد.

مدیریت دوزبانگی در گفتار

هنگام صحبت به یک زبان، یک فرد دوزبانه باید از زبان دیگر خـودداری کنـد. خـودداری از صحبت کردن به زبان غالب مشکل تر است؛ زیرا از سوی سیستم ادراکی بیشـتر مـورد تحریـک قـرار می گیرد. شواهد موجود برای مدل کنترلی بازداشتی: سرعت نامیدن واژه ها در زبان دوم کنـدتراست، ترجمه از زبان اول به زبان دوم کندتر است و اغلب تابع الگوهای دوزبانه پریشی است.
فرد دوزبانه معمولا به طور متناوب از زبان اول و دوم استفاده می کند. بنابراین میتوان گفت دوزبانه ها نسبت به یک زبانه ها در واکنش به واژه ها کندترند و فعالیت مغزی دوزبانـه هـا در پـردازش واجـی بیشتر است. در نتیجه دوزبانه ها در هنگام صحبت به زبان دوم باید از بکار بردن زبان اول خود داری کنند زیرا به طور خودکار نمی توانند واژه ها را پردازش کنند بلکه این کار را با اسـتفاده از مسـیر واج شناختی مستقیم به واژه انجام می دهند.

از سوي ديگر دو زبانگي به شيوه مستقيم در سرنوشت تحصيلي وشغلي و از اين طريق در پايگاه اجتماعي افراد تأثير مي گذارد.گونه ديگر از پيامدهاي منفي، آثار عاطفي آن بر شخصيت و روابط اجتماعي افراد دو زبانه است.در مواردي كه فردي برخوردار از مزيت هاي اجتماعي، به زبان غير از زبان رسمي صحبت كند واكنش شنوندگان ممكن است ناخوشايند نباشد، اما چون تعداد معدودي از اين افراد داراي پايگاه اجتماعي بالايي هستند ممكن است به سبب زباني كه بدان تكلم مي كنند مورد بي مهري قرارگيرند. آموزش به زبان مادري و بومي از نظراجتماعي و از نظر روحي رواني در اعتمادبه نفس كودكان تأثير عميقي مي گذارد و آنها راحت مي توانند ابراز احساسات كنند و ارتباط فكري و زباني راحت تري را با ديگران برقرار مي كنند. فرد دو زبانه در جمع كمتر صحبت مي كند كه دليل آن را مي توان در تسلط اندك يا ناكافي بر زبان دوم خود دانست.از نظر روانشناختي، آموزش به زبان مادري سبب درك بهتر مطلب مي شود و پيشرفت شناختي دانش آموز را تحت تاثیر قرار میدهد. از نظر اجتماعي سبب جذب راحت تر كودك در محيط اجتماعي او و از نظر عاطفي سبب پيوند عاطفي ناشي از استفاده از زبان مادري در زندگي تحصيلي مي شود و بالاخره از نظر آموزش ،استفاده از زبان مادري سبب بالا رفتن كيفيت و كميت ارتباط درون مدرسه اي ودرون كلاسي خواهد شد.همه اینها مزایایی است که فرد دوزبانه که در محیط های آموزشی مجبور به استفاده از زبان دوم است، از آنها محروم است.

سیلیویا پردس، معلم زبان پرتغالی مدرسه بین المللی در لیون می گوید: «خطری که کودکان دوزبانه را تهدید می کند این است که شالوده قوی در یکی از زبان های مادریشان نداشته باشند و این باعث می شود در زبان دومشان هم دچار اشتباهات فونتیک شوند. مثلا در متن پرتغالی لغتهای فرانسوی پیدا می کنند و حتی لغتهای پرتغالی را به شکل فرانسوی در می آورند».

بنابراین حتی کودکان دو زبانه یا سه زبانه نیاز به یک زبان قوی اصلی دارند در غیر این صورت زبانشان نیمه زبان می شود، یعنی هیچکدام از دو زبان را بخوبی یاد نمی گیرند. پاسکال فینو، مدیر مدرسه می گوید: «بررسی ها نشان می دهد که حتی کودکانی که از زمان تولد با دو زبان سر و کار داشته اند به یک زبان اتکای بیشتر دارند. اگر یک زبان قوی نداشته باشند یادگیری خیلی پیچیده خواهد شد».

به دوزبانگی علاقه مند هستید؟ محصولات جدید ما را ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *